این رسمش نیست که وقتی باران می بارد چترمان را باز کنیم مگرنمی گویید
عشق را زیر باران باید جست.
این رسمش نیست که زندگی مترسک ها را زهر کنیم تا محصولاتمان طعمه کلاغ ها نباشد.این رسمش نیست که روی لباس هایمان عکس اسکلت باشد مگر
چهره شهدا را فراموش کرده ایم.
این رسمش نیست که با وجود (آیت الکرسی) رپ های ساسی مانکن را تکرار کنیم.
دیگر لازم نیست فکر کنیم ، آنقدر که ادعا می کنیم خوب نیستیم.
همه ی ما بد ، باشما هستم ای کسانی که تسبیح در دست دارید و در صف اول نماز می ایستید.
با شما هستم ای کسانی که روی صندلی های چرخ دار نشسته و خود را از هر ناپاکی
به دور می دانیدو ذکرتان همیشه این است (الهم عجل لولیک الفرج) با ذکرتان مشکلی نیست،
چرا امام ظهور نمی کند.
بدون شک آنقدر که شما می گویید پاک نیستید.
پاک بودن که به سلام و ادب و غیرت نیست.
شاید همان هایی که میگویید دستشان کج است ، نگاه به ناموس مردم می کنندو یا ...
، دلی دارند پاک تر از فرشته.
آری کجایند مردان بی ادعا.
دیگر باورم شده "سبب غیبت مهدی فقط مائیم".
با شما هستم ای خوبان 313 نفر کافیست.
فقط 313 نفر.
باز باران می بارد،نمی دانم شاید آسمان بغض کرده.
یا شاید دلش به حال بوته خاری تشنه در قله کوهی سوخته.آسمان گریه کردن به حال ما فایده ای ندارد فردا که خورشید طلوع کند فراموش شده ای.
باران من هم از دست آدمیان بیزارم.
کاش دیوانه ای بودم تا با خیانت دوستم باز هم به او سلام دهم.